طهورا جانطهورا جان، تا این لحظه: 9 سال و 8 روز سن داره

فرشته کوچولوی زندگی شیرین من و همسری

آذر 96

1396/9/27 18:51
نویسنده : مامی مهدیه
352 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم  خیلی وقته برات مطلبی ننوشتم یکم درگیر کار و امتحان استخدامی و خانه داری و هزار دغدغه دیگه هستم اصلا نمیدونم روزهام

چجوری میگذره .شما هم دیگه واسه خودت حسابی خانم شدی یهویی دیگه نزاشتی پوشکت کنم و و الانم دیگه راحت خودت میری دستشویی

غذات رو هم نیازی نیست بزارم دهنت خودت دیگه خانم شدی و با قاشق کوچولو  کوچولو غذا میزاری دهنت و میخوری  تازشم نیازی نیست رو پا

لالات بدم  فقط کنارت بخوابم و برات قصه بگم خودت میخوابی  ولی تعداد قصه ها از 4 تا دیگه نباید کم تر باشه گیج

حسابی واسه خودت خانم خانما شدی دورت بگردم نفس مامان 

صبح ها که میام سر کار مادرجون میاد پیشت و ازت نگهداری میکنه و ظهرها دیگه باهم هستیم تا صبح روز بعدش.

الانم که بابا پیش ما هست جمع سه نفرمون تکمیله .

اندر وقایع این ماه که گذشت

اول از همه ما یه سفر 5روزه به مشهد داشتیم که فکر کنم به شما خوش گذشت چون بعد از دوو ماه دوری از بابا 5 روز عاشقانه در کنار هم بودیم.

بعدش تولد رادین ( پسر عموی شما) بود که باعث شد کلی با بچه ها بازی کنی بعدش

تولد ریحانه و محمد حسین بود که اونجا هم به شما خوش گذشت بجز آخرش که شروع به لجبازی کردی

بعدش چند روز دیگه شب یلداست که خونه مادرجون جمع میشیم و حسابی خوش میگذرونیم.

پسندها (1)

نظرات (0)