هفته بیست وششم بارداری
سلام مامانی من خوبی دخمل نازم چندروز پیش بعد ازظهر خواب بودم که یهو یه دردی تو ناحیه شکمم احساس کردم فکر کنم شما داشتی خودتو کش وقوس می دادی نازم اولش فکر کردم نکنه باباجی تو خواب بهم آسیب زده ولی بعدش فهمیدم شما بودی عسلم . دخملم تو این چند روز تصمیم گرفتیم خانواده باباجی رو دعوت کنیم برای ناهار جمعه همه عمه ها و عمو ها رو دعوت کردیم و مامان منیژه طبق معمول خیلی زحمت کشید و تمام وقت پیش من بود و کمک حال من برای آماده کردن وسایل پذیرایی بودش ظرفا رو همه برام شست تو تهیه غذا کمکم کرد و تا ظهر جمعه پیشم بود و بعد از رفتن مهمونا دوباره اومد تا غروب همه وسایلا رو مرتب کرد برام که هم حضوری ازش تشکر کردم و هم از اینجا ازش تشکر میکنم که همیشه پشت وپناه من بوده مرسی مامان خوبم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی