طهورا جانطهورا جان، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

فرشته کوچولوی زندگی شیرین من و همسری

حرف زدن دخملی

1394/6/17 10:35
نویسنده : مامی مهدیه
361 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دخمل ناز و خوشگل  خودم اینروزا خیلی ناز شدی و حسابی دلبری می کنی واسه دور و بریات وقتی از خواب پا میشی واسه مامان یه لبخند خوشگل میزنی و وقتی بهت می گم صبحت بخیر دخملم روز خوبی داشته باشی   انگاری  شما میخوای با ادا و اشاره و غان وغون کردنت به من بگی صبح خوبی داشته باشی مامان جون عاشق این هستی که بغلت کنم وراه ببرمت و باهات صحبت کنم و اگه حواسم بره جایی و برات حرف نزنم با همون زبون مخصوص خودت بهم گوشزد میکنی که برات حرف بزنم و شعر بخونم . وقتی  یه خوراکی میارم جلوی صورتت بهت میگم دختر مامان چی می خوره  میگی :  مه

وقتی بهت می گم کجا بریم میگی: ده

اگه بزارمت روی زمین و کمکت کنم می تونی قدم برداری البته گاهی اوقات فقط دنده عقب میری و کلی بخاطر این رفتارت میخندیدیم .

وقتی پشتی بزارم پشتت راحت میشینی ولی بعدش که خسته میشی شروع میکنی به غرغر کردن.

اگه رو تختت بزارمت باید کاملا حواسم بهت باشه چون یهو غلت میزنی واگه نباشم  دیگه ووااااااای

وقتی دستمو میزارم رو دهنت و بالا و پایین کنم شما هم از دهنت صدا در میاری و خیلی جالب میشه

اگه کسی رو در حال هندونه خوردن ببینی شروع میکنی به گریه کردن و تا یکم بهت  آب هندونه رو ندیم آروم نمیگیری  مثل خودم شکمو هستی

اسم خودتو می دونی و تا کسی بهت میگه طهورا جون سریع سرتو برمیگردونی به سمت صدا حتی اگه در حال شیر خوردن باشی سریع واکنش نشون میدی.

اینروزا دیگه داریم آماده میشیم بریم مسافرت و شما قراره اولین مسافرت عمرت رو شروع کنی و مقصد این سفر مشهد هست و ما قراره تا چند روز دیگه زائر امام رضا (ع) باشیم . دوست دارم اول ببرم زیارت آقا و ازش تشکر کنم که موجود عزیزی مثل شما که همه چیز و همه وجودم هستی بهم دادن  منونم امام رضا  وممنونم خدای خوبم  بابت بهترین هدیه ای که بهم دادین.  دوست دارم دخملم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)